معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد
♥پس دوستت دارم ♥
♡همرنگ تمام آرزوهای منی
♡غارتگر قلب و جان و دنیای منی
♡دور از تو نفس کشیدنم ممکن نیست
♡من ماهی تشنه ام تو دریای منی
زمستان خسته شد از بی بهاری
دلم سخت میتپد از بی قراری
دو چشمم دوخته شد بر جاده سرد
چقدر تلخ است این چشم انتظاری
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم ، یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟
شنیدیم٬ میگن:
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....
از گلشن گلها به گلستان چه نویسم؟
من نیز غریبم به غریبان چه نویسم؟
میترسم که قلم شعله کند صفحه بسوزد!
با این دل تنگم به عزیزم چه نویسم؟
شب امتحان چیست؟
شبی برای فهمیدن قیمت کتاب، جنس کاغذ، ضخامت جلد، اسم ناشر و نویسنده و
از همه مهمتر شمردن تعداد صفحات کتاب
پسرا تو چند مورد خيلي جذاب ميشن :
وقتي عصبي پشت فرمون نشستن
موقع دعوا سر مسايل ناموسي
وقتي سر آبجيشون زور ميگن ...
وقتي مامانشونو ميبوسن
وقتي واسه تک دوس دخترشون خواستگار مياد و دپرس ميشن
وقتي بخاطر فوتبال از کار وزندگي ميوفتن
وقتي بهش ميگي دپرسم ميگه غلط کردي بيا بغلم ببينم
وقتي تو بغلش اشک ميريزي با دستاش صورتتو ميگيره ميگه ديونه تو منو داريا
خخخ(؟؟؟؟؟؟)خخخ
خخخ....
من کدومشم؟؟؟؟...
اگه گفتین؟ میتونم اون بچه ای که صورتش نصفه افتاده باشم یا اون سرباز که
دیده نمیشه یا هر کدومی که تو عکس هس؟؟؟
«آدمی برای شک کردن آفریده نشده، برای پرسیدن آفریده شدهاست.»
توماس یانگ
جان من اول بپرسید اگه جواب قانع کننده نبود میتونید
شک کنید.....
: (
ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻣﺶ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻮﺩ
ﯾﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﺗﻨﺶ ﺑﻮد
ﺑﺎﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺧﺮﻣﺎﯾﯽ
ﺍﻭﻣﺪ ﻃﺮﻓﻢ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ؟! ﻣﯿﺎﯼ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ؟! ﺑﯿﺎ ﺩﯾﮕﻪ…
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻧﺎﺯﺵ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯿﺒﺎﺭﯾﺪ
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻫﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺷﺪﻡ
۳ﺳﺎﻝ ﺍﺯﺵ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻮﺩﻡ
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻣﻮ ﮐﻠﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﯾﻢ !
آﺧﺮﺵ ﮔﻘﺖ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ
ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ…
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯿﺒﺮﺩﻣﺶ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﺪﻡ
ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ !
ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻣﯿﺸﺪﻡ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ…
ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯿﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍﻫﯿﺶ ﮐﺮﺩﻡ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺷﺪ !
ﻣﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﺷﻮﻥ ﺷﺪﻡ
ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺷﮑﺎﺷﻮ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺑﺎ ﭼﺸﺎﯼ ﮔﺮﯾﻮﻥ ﺑﺎﺯﻡ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ
ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ…
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ…
ﮐﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺖ
ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﺗﺎﺑﻮﺗﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ
ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺗﻮﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ !
ﺭﻓﺖ… ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺖ
ﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ
آﺧﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ
آﺧﻪ ﻻﻣﺼﺐ ! ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ !
ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﺖ !
ﭼﺸﺎﺕ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎﻣﻪ…
ﯾﻪ ﺷﺐ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺸﻮ آﻭﺭﺩ ﺩﻡ خونمون
و ﭼﺸﺎﺵ ﭘﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ
ﺩﻓﺘﺮ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﻧﺪﻣﺶ ﻣﺮﺩﻡ ! ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪﻡ ! ﻧﺎﺑﻮﺩ…
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ : ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ! ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ !
ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ…
ﺍﻣﯿﺪ ﻭﺍﺭﻡ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯﺗﻮ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﯽ !
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﺑﻬﻢ فحش ﻧﺪﯾﺎ ! ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ
ﺩﺍﺩﺍﺷﯽ ﻫﻤﻪ آﺭﺯﻭﻡ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ
دیگر آن دیوانه ی بی تاب سابق نیستم
توبه کردم از گناه عشق ! عاشق نیستم
شیشه بودم، سنگ ها اما نفهمیدند من
فرق دارم با همه، آیینه ی دق نیستم
صاف و ساده بودنم را هیچ کس باور نکرد
خالیم از هر سیاست ، من "مصدق" نیستم!
دور باید شد از این "خاکِ غریبِ" لعنتی
صبر کن "سهراب"جان، من توی قایق نیستم!
آه دنیا خسته ام از زندگی آنقدر که
با ادامه دادنش دیگر موافق نیستم
بغض دارم، بغض یعنی مرگ! اما گریه نه
شاعری مغرور هستم، اهل هق هق نیستم
می شود فهمید از حال خرابم، ذره ای
دیگر آن دیوانه ی بی تاب سابق نیستم
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ …
ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرمت بزنه
.
.
.
.
.
.
نام برده الان روی شن های سواحل بریتانیا داره آفتاب میگیره!
نمیدونم سوء تفاهم شده یا من اینقدر نیتم پاکه!!!
چارلی چاپلین:
در دنیا جای کافی برای همه هست
پس به جای اینکه جای کسی را بگیری
سعی کن جای خودت را پیدا کنی.....